صفحه میرزا محمد ابراهیم عطائی ( دبیرچی )

مجموعه برداشت ها، خاطرات و آموزش های ابراهیم عطائی

جهان | به بهانه سی ام شهریورماه

همه ی موجودات، از جمله آدما خیلی دوست دارن در آرامش زندگی کنن، اتفاق ناگواری براشون نیفته، دلشون نلرزه، ترس برشون نداره و … ولی این بین، آدما همیشه حرص و طمعشون مشکل ساز بوده، ریختن و سوزوندن و بریدن و کوبیدن و تغییر شکل دادن و کشتن و غیره و غیره و غیره جهانی […]

حمله ای کثیف یا توطئه ای زیرکانه؟

بیستم این هفته مصادف میشه با حادثه یازدهم سپتامبر. هیچوقت به این موضوغ علاقه نشون نداده بودم تا برم بخونم در موردش و بفهمم دقیقا چه اتفاقی افتاده. حالا بعد از گذشت ۱۷ سال ار رخ دادش، بدم نیومد یه سرچ کوچیک بزنم و ببینم چه اتفاقاتی افتاده؟! یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ در حقیقت پند حمله […]

نفرین

امروز حدیثی رو خوندم از کتاب صحیح بخاری. متن دقیق در خاطرم نیست ولی کلیت روایت در این خصوص بود که وقتی پیامبر اکرم (ص) به پادشاه ایران نامه میزنن برای دعوت به اسلام و شاه ایران نامه رو پاره میکنه، ایشون ناراحت می شن و دعا می کنن سرزمین پارس پاره پاره بشه. حقیقتا […]

خاطرات و خطرات یک عدد من در خط مقدم موج کیهان | پاره ی دوم

خاطرات و خطرات یک عدد من در خط مقدم موج کیهان | پاره ی نخست

الان که دارم این مطلب رو می نویسم تولید محتوای قسمت اول موج کیهان و ضبط فایل صوتیش به پایان رسیده و تولید محتوای قسمت دوم هم در دست انجام هست. راستش رو بخواین هنوز سرعت کار هنوز خیلی پایینه بنظرم. ظاهرا چاره ای نیست جز اینکه یک تیم تشکیل بدم و وظایفی بهشون بسپرم […]

انیگما

حدود دو هفته پیش فیلم بازی تقلید که نشان دهنده بخشی از زندگی آلن تورینگ پدر علم کامپیوتر هست رو دیدم و درست در اولین دقایق فیلم دوباره نبوغ آلمان ها در طی جنگ جهانی دوم منو متعجب کرد! واقعا آلمان تا چه جاهایی که پیشرفت نکرده بوده … چیزی که باعث تعجبم شد، این […]

راز مگو

راز مگو

همه ی ما رازهایی پیش خودمون داریم، رازهایی مگو! رازهایی که هیچوقت، هیچگاه به هیچکس گفته نشده … رازهایی که غالبا درون ما رو خراش میده … و غالبا از ترس رخ دادن یک اتفاق بدتر با محرم اسرارمون گفته نمیشه … بنظرم بعضی رازها واقعا مگو موندنشون خیلی بهتره از بگو شدنش! به دردسرهای […]

سال جدید

خب! یک سال دیگه هم با تمام بدیها و خوبی هاش گذشت … ۳۶۵ روز گذشت رفت روزهای شادی و روزهای غم روزهایی که خندیدیم، روزهایی که گریه کردیم! روزهای که بردیم و روزهایی که باختیم روزهایی که پرانرزی بودیم و روزهایی که خیلی هم رمق نداشتیم روزهایی که به زندگی حسابی امیدوار شدیم و […]

آینده های احتمالی

آینده های احتمالی

همه ی ما به آیندمون فکر می کنیم. اینکه ممکنه در آینده چه اتفاقی رخ بده؟ زندگیمون چطور میشه؟ تکنولوژی تا کجا پیش میره؟ روابط سیاسی چطور میشه و قس علی هذا. بنظرم گاهی میتونه آینده جذاب باشه! مثلا پیشرفت تکنولوژی! ما آدم ها به واسطه ی همین تکنولوژی هر روز داریم تنها و تنها […]

مشغلک های درونی

این مدت چیزای زیادی برای فکر کردن بهشون داشتم. یکیش مثلا همین مساله نارضایتی همیشگی من از کارمه. کاری که الان دارم انجام میدم اولین جایی نیس که مشغول به کار شدم. درست مثل یک ویروس افتاده به جونم این عذاب کشیدن از کار و صاحب کار. به این فکر می کنم که برای اینکه […]

زبان مادری | به جهت دوم اسفندماه

در دنیا شیوه های مختلفی برای برقراری ارتباط وجود داره، که مهم ترین اونها صحبت کردن با همدیگه هست. و در عین همین صحبت کردن مهم ترینش صحبت کردن به زبان‌های خودت هست، زبان مادری! مثلا یک ایرانی شاید نتونه حق مطلب رو به انگلیسی ادا کنه، اما بدون شک میتونه تمام منظورش رو به […]