افق رویداد یک سیاهچاله منطقه ای است بین بیرون و درون سیاهچاله، آنهایی که بیرون هستند نمیدانند درون آن چه خبر است.
رفتار افق رویداد توسط تئوری نسبیت عام انیشتین توجیه شده است. امروزه پیش بینی های تئوری مربوطه به افق رویداد را از راه های محدودی می توان آزمایش کرد. چرا که ما هیچ سیاهچاله ای نداریم که از نزدیک او را بررسی کنیم که شاید چیز واقعا خوبی باشد.
اگر سیاهچاله گردش نکند شکل افق رویداد آن شبیه یک گوی است. شبیه سطح ۲ بعدی از یک توپ ۳ بعدی. به جز اینکه آرام نیست، نسبیت عام نظریه ای درباره ی فضا زمان است و شامل جنبه های زیاد غیر قابل رویتی است. به عنوان مثال اگر شما سقوطی آزاد به سمت سیاهچاله داشته باشید (یکی که آنقدر پرجرم نباشد که نیروی کشندی شما را پاره پاره و تبدیل به اجزای سازنده خودتان کند و تبدیل به نخ باریک چسبناک و کشسان شوید، به طور مثال ابر سیاهچاله ها) از چیزی که در افق رویداد می گذرد مطلع نخواهید شد، برای آنکه آن افق رویداد به سمت شما نیست. به عبارت دیگر مکان افق رویداد سیاهچاله بستگی به کسی دارد که در حال مشاهده است، و شما به راحتی درون سیاهچابه سقوط می کنید، افق رویداد همیشه بالای سر شماست.
شما همیشه خوانده اید که افق رویداد جایی هست سرعت فرار برابر با سرعت نور است. این توصیف خیلی بدی نیست. اما بهتر است بگوییم که مسیر هر پرتو نور که به افق رویداد وارد می شود، از سمت دیگر آن خارج نمی شود.
اگر شما – البته از راه دور – به چیزی که در حال سقوط در سیاهچاله است نگاه کنید میبینید که مدام نزدیک و نزدیک تر می شود و نور آن قرمز و قرمز تر می شود. اما در حقیقت او هیچوقت به افق رویداد نمی رسد. و این نزدیک ترین دستاورد ما برای آزمایش تئوریات هست چرا که ما خیلی چیزها را نمی بینیم. ستارگان به دو نیم پاره می شوند اما تا کنون چنین برخوردی را ندیده ایم که جسمی جامد با افق رویداد برخورد کند. در دهه های آتی شاید بتوانیم افق رویداد را از نزدیک تر مطالعه کنیم البته شاید با تصویر برداری از ابر سیاهچاله مرکز کهکشان خودمان، یا سیاهچاله درون M87 آن هم با وضوح بالا.
هر هفته یکشنبه راس بیست و سی دقیقه به روز میشم
عالی بود .ــ
سپاس
ممنونم
خواهش می کنم