دویاره سلام …
امیدوارم که حال همتون خوب باشه! من که به خاطر فرآیند غلبه بر تنبلیم اصلا خوب نیستم!
دوباره یکشنبه شد و ساعت و بیست و سی دقیقه شد و همانا که من به روز شدم! 
می دونم الان خیلی هاتون دارین سرتون رو به در و دیوار می کوبونین یا موهاتونو می کشین که وااااای باز دوباره این یارو به روز شد…. خودمم می دونم چقدر دوستم دارین … 
راستش اصلا قصد نداشتم این یکشنبه به روز بشم اما امروز که جمعه هست ،بتاریخ نوزدهم خردادماه سنه یکهزار و سیصد و نود و شش هجری خورشیدی، طی گشت و گذاری که توی نت داشتم فهمیدم که روز جهانی آگاهی آلبینیسم نزدیکه! اولین سوالی که بعد از خوندن واژه ی آلبینیسم به ذهنم رسید این بود :«من نمی دونم این مکاتب هنری و سیاسی تا کی میخان از این واژه های چرند تولید کنن؟؟ نمی تونن مثل آدم حرف بزنن ما هم بفهمیم؟؟ حالا بهتره برم سرچ کنم ببینم دقیقا چی هست این آلبینیسم بتونم تو صحبتام ازش استفاده کنم و کمی پز بدم.»
سرچ کردم و {عه!! برق رفت که … 
} فهمیدم این واژه هیچ ربطی به مکاتب هنری و سیاسی نداره و نام یک بیماری هست. {خب واقعا چرا یه اسم آسون تر براش پیدا نکردن؟} اما خدا رو شکر نام فارسیش راحت تر بود. افرادی که به آلبینیسم مبتلا هستند در حقیقت همون افرادی هستند که ما در فرهنگ خودمون میگیم زال هستند، همونایی که سر و روی و موی سپید دارن! {خوب شد برق اومد! داشتم خفه میشدم از گرما} زالی یه اختلال ارثیه که بر اثر عدم وجود آنزیمی که در تشکیل ملانین نقش داره بروز می کنه. مبتلایان به زالی یا با کمبود رنگدانه مواجهند یا نمی تونن رنگدانه تولید کنن. از هر ۱۷ هزار نفر یک نفر به زالی دچار می شود.بد نیست بدوننین که علاوه بر انسان و دیگر پستانداران، زالی در پرندگان، خزندگان، دوزیستان و ماهی ها هم بروز می کنه. ظاهرا این بیماری زالی ۵ نوع متفاوت داره که نوع اول و دومش بسیار شایع تر از بقیه هستن. در نوع اول مو ها و پوست فرد مبتلا کاملا سقید هست و حتی در چشم فرد هم اثری از رنگدانه نیست که این باعث میشه رنگ چشمشون نزدیک به آبی خیلی روشن باشه و در نوع دوم که وضعشون کمی بهتره موهاشون از بلوند روشن تا قهوه ای روشن باشه و رنگ چشمشون هم از آبی روشن تا خاکستریه.
خب تا اینجا یه بیماری خیلی زیبا باید باشه اما چیزی که هست اینه که این افراد از نظر قانونی نابینا محسوب میشن و همگی مشکل بینایی دارن، به نور حساس هستند و برای دیدن محیط اطرافشون به دقت و تمرکز بیشتری نیاز دارن و این مساله به خصوص در کودکان زال باعث خستگی زودهنگام و بدخلقی اونها میشه. دوربینی و نزدیک‌بینی که با ناهمخوانی در بینایی همراه است، این افراد رو با مشکلات زیادی مواجه می کنه. اما انحراف در چشم‌ها که هم به صورت عمودی و هم افقی است، از دیگر نشانه‌های روشن ابتلا به این بیماری محسوب میشه. از طرفی احتمال ابتلای این افراد به نوعی سرطان پوست تحت عنوان کاریسنوما خیلی زیاد هست، بماند که احتمال پیری زودرس در این افراد بالاست. و بدتر اینکه فعلا راه حل درمانی برای این بیماری مادر زادی پیدا نشده البته تحقیقاتی ظاهرا انجام شده که نتایجش امیدوار کنندست.
باور ها در خصوص افراد مبتلا به این بیماری هم جالب توجهه، در برخی تمدن ها این افراد در حکم کسانی بودن که قدرت ماورایی و جادوگری داشتن، حتی در فرهنگ و تمدن ایران هم حضور فردی همچون زال تا حدودی بیانگر اعتقاد وجود قدرتی افسانه ای در این افراد هست. در برخی تمدن ها هم برعکس این افراد رو دارای صفت های شیطانی تشخیص دادن و اونها رو به آتیش می کشن. مطلب جالب اینجاست که در زیمباوه اعتفاد بر این هست که ازدواج با زنان زال باعث درمان ایدز میشه!
القصه که این بیماری با تمام زیبایی های ظاهری ای که به همراه داره ولی میتونه عذاب آور هم باشه. گرچه افراد زال از لحاظ اجتماعی و عاطفی نیاری به دلسوزی و ترحم ندارن و زندگی غالبا عادی دارن ولی بهتره اگه جایی حداقل نیاز به دید تیز تری بود کمکشون کنیم.
پ.ن: وبسایتم هر هفته یکشنبه راس بیست و سی دقیقه به روز میشه
چه بامزه من تاحالا نخونده بودم در موردشون!مرسی ک منو از تاریکی های جهل رهانیدید；)
خواهش میکنم خودمم از تاریکی جهل رهانیده شدم
مرسی که وقت گذاشتی
چقد خوب بود.با متنای دیگه ات خیلی متفاوت بود .خب چون پزشکی بود قاعدتن ببشتر دوسش داشتم
کاریسنوما نهههه:) اون کارسینوماست:)
ممنونم
اون مورد رو هم حوصله کنم اصلاح میکنم
شما به بزرگی خودتون ببخشید!!!!