تصمیم گرفتم از این به بعد تو همه ی جلساتی که هستم یه متن نسبتا طنز ازش در بیارم و تو وبسایت بزارم! این متن من از اولین جلسه ی جدی موسسه در دوران شش ماهه ی تعلیق خودش هست! از همین جا به همه ی بچه های موسسه خسته نباشید میگم! خصوصا محسن الهامیان! و البته ممنون از سیاوش عزیز که جلسه در منزل ایشون برگزار شد! و میلاد کشاورز منش بابت اون همه بحثی که راه انداخت!
بحث در بین علما بالا گرفته! عزیزانی اسب سخن را می رانند و کسانی گوش می دهند و دیوانه ای می نویسد! اکثرا در انتحاب هدف مانده ایم حتی من! مسئله ی عجیبی نیست! انگار هنوز نتوانسته ایم به درستی با بحث های گروهی کنار بیاییم. به هرحال …
بازه ی زمانی برای تعیین هدف کلی چهار سال به نیت چهارتن (!) تعیین شد. خدا عالم تر است که اهدافمان چه تنظیم شود! مثلا گشایش شعب آسمان مهر در فلان سیاره ی همان ستاره! یا علامه ی دهر شویم! یا تورهای مسافرتی به جهان های موازی را برقرار کنیم! اصلا دنیا را زیر پرچم آسمان جمع کنیم یا کلا ماهی کامیون کامیون پول در خانه هایمان تخلیه شود و ملت جلوی پایمان عرض کرنش و ارادت کنند!
هدف چهارساله تبدیل شدن آسمان مهر به برترین موسسه ی علوم شرق کشور تعیین شد!
ای خاک بر سرمان! مثل این است که از عرش به فرش سقوط کنیم! پشیمان شدم! می روم کشکم را بسابم! یا تور میدان ابوذر گردی بگذاریم و به مشقت واحدهایمان را پاش کنسم! اصلا برویم کهنه ی بچه بشوریم تا دوهزار کف دستمان بگذارند, آن هم با منت!!!
خلاصه این که جلسه ی امروز تمام شد! آنقدر وضع نابسامان بود که در همین حرف ها ماندیم و به آن قناعت کردیم!
سایت خیلی قشنگیه اینو جدی میگم مخصوصا قسنت خاطراتتون سیخی چند به قول اون خانوم قابل تامله …