خاطرات و خطرات یک پشتیبان سایت – ۱

بالاخره بعد از کش و قوس های فراوان در این ویرانکده تونستم برای خودم شغلی دست و پا کنم تا حداقل از گرسنگی نمیرم. شدم پشتیبان یک سایت! سایتی برای فروش موبایل و لوارم جانبی، بنام مهندسین پیشگام.

کار جالبیه! با کلی آدم سر و کله میزنم، کالاهایی که جدید میاد و ثبت می کنم، سفارش های سایت رو آماده ی ارسال می کنم، جواب مشتری ها رو میدم و الی ماشاالله …

القصه از اونجایی که این کار به گوشی، زیاد بستگی داره، به طبع اون پست کردنش هم دردسر داره. جایی مثل تیپاکس برای هر گوشی ده هزار تومن زیر میری میخاد! چاپار مثل قبایل وحشی اجناس رو حمل می کنه و تنها چاره ی باقیمانده میشه پست!

تا ماه ها پست این وظیفه رو به خوبی انجام می داد! تا اینکه یه روز آمدم سر کار و دیدم تلفن ها مدام پشت هم دیگه رنگ میخورن! حالا زنگ نخور و کی زنگ بخور! مشتری ها یکی یکی تماس می گرفتن و اعلام می کردن باری که به دستشون رسیده نقص داره! یه چیزی ازش کمه. یکی گلسش نیست، یکی هندفریش نیست، یکی قاب محافظش نیست، این اواخر حتی یکی گفت گوشیمم نیست! شواهد همه چیز نشون دهنده ی این بود که یه چیزی در اداره پست دزداب خوب پیش نمیره. یکی داره کار شکنی میکنه. و بسیار وقیحانه هم این کار رو می کنه، به قول اون ضرب المثلی که می گفت تخم مرغ دزد، شتر دزد میشه …

وقتی این گمان نسبت به پست شدت گرفت ناخودآگاه یاد شعری از میرزاده ی عشقی افتادم که می گفت:

این چه بساطیست چه گشته مگر؟

مملکت از چیست؟ شده محتضر؟

موقع خدمت همه مانند خر

جمله اطباش به گل مانده در

به به از این مملکت خر تو خر

نیست به دزدی شما در جهان

کیست که خر کرده شما را چنان؟

چیست که خفتند همه بی گمان؟

وه به شما ای همه افتادگان!

به به از این مملکت خر تو خر

مادر بیچاره فتاده علیل

دخترک اندر پی هر کج سبیل

پرستارانش ز وزیر و وکیل

جمله فتادند به فکر آجیل

به به از مملکت خر تو خر

موضوع با پست مطرح شد، اول التفاتی نکردند، بعدش هم گفتن پیگیری می کنن! باید دید واقعا چنین کاری می کنن یا نه؟

---

هر هفته یکشنبه راس بیست و سی دقیقه به روز میشم

توضیح تصویر سربرگ: لوگوی شرکت مهندسین پیشگام