مهران مدیری تو برنامه دورهمی حرف بسیار جالبی زد، میگفت بعضیا میرن سرکار که بازنشست بشن، زندگی میکنن تا بمیرن، آرزو دارن آنفلوانزای خوکی بگیرن تا بهشون یک هفته مرخصی استعلاجی بدن یا …
القصه که این حرفش در مورد من کاملا صدق میکنه، ماه ها بود که در حسرت یه سرما خوردگی ساده واس یه روز استعلاجی بودم، که خدا بالاخره به بنده سراپا تقصیرش نظری انداخت، یه سرما خوردگی ناقابل اما وقت شناس به جونم انداخت!
الان به لطف این مرض وقت شناس، پنجم و چهاردهم فروردین رو کلا رفتم استعلاجی!!!
باور کنین اصلا از اینکه سرما خوردم ناراحت نیستم، تازه خدا رو هم شکر میکنم!
بعله، شاعر میفرماید
القصه در این چمن چو بید مجنون
می بالم و در ترقی معکوسم
فی المجلس که سر می کنیم با گلودرد و سرفه و سرگیجه و بدن درد و آبریزش بینی و غیره و ذلک! تا چه پیش آید زین پس …
———————————————————————————————————————————————————————————-
پ.ن: وبسایتم هر هفته یکشنبه راس بیست و سی دقیقه به روز میشه
:)))
😀
عجب تعبیر جالب و البته عجیبی!!!!! مرض وقت شناس….
خخخخخ ولی من هرچی فکر میکنم نمیتونم آرزوی این مدلی داشته باشم واسه موندن تو خونه خب ی چیز بهتر آرزو میکردید !! الان با این وضعیت که .. امیدوارم حالتون بهتر باشه استاد
میگن عقل که نباشه ….
خخخخخخ
خب البته شاید چیز دیگه ای هم می شد
به هر حال ممنونم، الان حالم بهتره
این مرض وقت شناس به سراغ بنده نیز آمد. اما مرخصی ندادند و همچنان با همکلاسیم(سرماخوردکی) در کلاس درس حاضر می شوم. تا باشد که رستگار شویم 😐
به درستی که تو از زیانکارانی …..
:دی