مدتی پیش داشتم کتاب سفرهای کیهانی اثر استیفن هاوکینگ و دخترش لوسی هاوگینک رو میخوندم! چند برگی از این کتاب به نظرم اونقدر جالب بود که حیفم اومد اونو اینجا ارسالش نکنم! امیدوارم شما هم از خوندنش لذت ببرین! 🙂

« چرا به فضا می رویم؟ چرا برای رسیدن به مشتی سنگ از ماه این همه زمان و پول صرف می کنیم؟ آیا نمی توانیم کارهای بهتری همینجا روی زمین انجام دهیم؟

خوب، شرایط موجود کمی شبیه به شرایط اروپا پیش از سال ۱۴۹۲ است. در آن زمان هم مردم فکر میکردند که واقعا چه لزومی دارد بی جهت هزینه کنند و کریستف کلمب را به سرزمینی ناشناخته و وحشی بفرستند.اما او آمریکا را کشف کرد و می بینید چه تغییر بزرگی ایجاد شد.

گسترش دامنه ی فعالیت های ما در فضا اثرات به مراتب چشمگیر تری را در بر خواهد داشت و آینده ی نژاد بشر راکاملا تغییر خواهد داد؛ حتی ممکن است تعیین کند که ما اصلا آینده ای خواهیم داشت یا خیر؟

فضا هیچ کدام از مشکلات اولیه ی ما را روی زمین حل نخواهد کرد، اما به ما کمک خواهد کرد تا به شیوه ای متفاوت به آنها بنگریم. زمانی رسیده است که نیاز داریم به جای این که تنها نگاهی به خودمان روی سیاره ای که هر روز از روز قبل شلوغ تر می شود داشته باشیم.

انتقال بشر به فضا به سرعت اتفاق نخواهد افتاد، منظورم این است که این امر ممکن است صدها یا هزاران سال به طول بینجامد. ما میتوانیم تا سی سال آینده پایگاهیی روی ماه بسازیم و تا پنجاه سال آینده در روی ماه ساکن شویم و در دویست سال آینده به کاوش قمرهای سیارات بیرونی بپردازیم. وقتی می کویم انتقال منظورم این است که پروازهای انسانی داشته باشیم، یعنی آدمی را به آنجا بفرستیم. وگرنه تا کنون توانسته ایم کاوشگر هایی را به سطح مریخ بفرستیم و یا کاوشگری را روی تیتان فرود آورده ایم، اما زمانی که درباره ی آینده ی بشر صحبت می کنیم، منظورمان این است که خودمان قادر باشیم که به آن جا برویم نه این که ربات ها را به آن جا بفرستیم.

اما به کجا برویم؟ اینک که فضانوردان توانسته اند ماه ها در ایستگاه فضایی بین المللی زندگی کنند، ما می دانیم که انسان ها می توانند بیرون از زمین هم زنده بمانند. اما این را هم میدانیم که زندگی در شرایط گرانش صفر در ایستگاه فضایی تنها نوشیدن یک فنجان چای را سخت نمی کند! زندگی طولانی مدت در گرانش صفر برای انسان چندان خوب نیست، بنابراین اگر قرار است پایگاهی در فضا داشته باشیم، لازم است که آن را روی یک سیاره یا قمر احداث کنیم.

حال کدام را باید انتخاب کنیم؟ مشخص ترین گزینه ماه است. چون به ما نزدیک و دستیابی به آن آسان است. ما تاکنون بر روی ماه فرود آمده ایم و بر روی آن رانندگی کرده ایم. از سوی دیگر ماه کوچک است و فاقد یک جو یا یک میدان مغناطیس است تا مثل زمین ذرات بادهای خورشیدی را منحرف کند. در ماه آب به صورت مایع وجود ندارد، اما ممکن است در دهانه های قطب شما یا قطب جنوب آن یخ وجود داشته باشد.مهاجران به سطح ماه می توانند با بهره گیری از نیروی انرژی هسته ای یا باتری های خورشیدی از این یخ ها به عنوان منبعی از اکسیژن استفاده کنند. ماه می تواند پایگاهی برای مسافرت به دیگر نقاط منظومه ی شمسی نیز باشد.

مریخ چطور؟ مریخ هدف مشخص بعدی ماست.فاصله ی مریخ از خورشید نسبت به فاصله ی زمین از خورشید بیشتر است. بنابراین مریخ گرمای کمتری از نور خورشید به دست می آورد که همین امر دمای آن را بسیار کمتر می کند. زمانی مریخ نیز یک میدان مغناطیسی داشت، اما در طول میلیاردها سال پیش، این میدان محو شد و مریخ بیشتر جو خود را از دست داد. این سیاره تنها یک درصد فشار جو زمین را داراست.

در گذشته، فشار اتمسفر که به معنای وزن هوای بالای سر شما در جو است در مریخ بیشتر بوده است،زیرا آنچه را که به نظر کانال ها یا دریاچه های خشک شده است در سطح مریخ می بینیم. در حال حاضر، آب به شکل مایع نمی تواند در سطح مریخ وجود داشته باشد، زیرا به طور کامل بخار شده است. با این همه مقدار زیادی آب به شکل یخ در قطب های آن وجود دارد. و اگر ما برای زندگی به مریخ می رفتیم می توانستیم از آن ها و همچنین از مواد معدنی و فلزاتی که آتشفشان ها به سطح مریخ آورده اند استفاده کنیم. بنابراین ماه و مریخ می توانند برای ما گزینه های بسیار خوبی باشند. اما به چه نقاط دیگری از منظومه ی شمسی می توانیم برویم؟ عطارد و ناهید بسیار داغ هستند در حالی که مشتری و زحل غول های گازی هستند که سطح جامدی ندارند.

البته می توان قمر های مریخ را هم در نظر داشت، اما آن ها بسیار کوچک هستند. برخی از قمرهای مشتری و زحل ممکن است بهتر باشند. تیتان یکی از قمرهای زحل است، بزرگ تر و پرحجم تر از ماه خودمان و جو متراکمی هم دارد در ماموریت کاسینی- هایگنز فضاپیمای متعلق به سازمان های ناسا و ایسا کاوشگری روی تیتان فرود آمد که تصاویری از سطح آن به زمین ارسال کرد. با این همه این ناحیه به دلیل فاصله ی بسیار زیادش از خورشید سرمای شدیدی دارد و من هم علاقه ای به زندگی درکنار دریاچه ای از متان مایع ندارم.

فراتر از منظومه ی شمسی ما چطور؟ با نگاهی به کستره ی کیهان کتوجه می شویم که تعداد کمی از ستارگان هستند که دارای سیاراتی می باشند که به دور آن ها درحال گردش باشند. تا همین اواخر تنها می توانستیم سیارات بزرگی را ببینیم که به اندازه ی مشتری یا زحل هستند، اما کم کم داریم شناسایی سیارات کوچکتری البته به اندازه ی زمین را نیز تجربه می کنیم.

برخی از این سیارات در ناحیه ی طلایی قرار می گیرند، یعنی جایی که فاصله ی آنها از ستاره ی خود دقیقا به اندازه ای است که آب به صورت مایع می تواند در سطح آنها وجود داشته باشد.شاید در حدود هزار ستاره در فاصله ی ده سال نوری از زمین قرار دارند. اگر یک درصد از این ستارگان یک سیاره با اندازه ی زمین در ناحیه ی طلایی خود داشته باشند، ما ده نامزد برای جهان های جدید خود خواهیم داشت.

درحال حاضر ما نمی توانیم به فواصل خیلی دور در کیهان سفر کنیم. در واقع حتی تصور این که چگونه میتوانیم چنین فواصل بزرگی را بپیماییم دشوار است. اما این چیزی است که باید آن را در آینده، یعنی در ۲۰۰ تا ۵۰۰ سال آتی به عنوان هدفی برای رسیدن در نظر بگیریم. بشر بیش از دو میلیون سال است که وجود دارد. تمدن از حدود ده هزار سال پیش شروع شده است و آهنگ توسعه مدام در حال افزایش بوده است. ما اکنون به جایی رسیده ایم که می توانیم جسورانه قدم  در جاهایی بگذاریم که کسی تاکنون بدانجا نرفته است. و چه کسی می داند که ما چه خواهیم یافت و با چه کسانی ملاقات خواهیم کرد؟ »

 

اما چند اصلاح در متن با توجه به شرایط باید داده بشه! یکی این که وجود آب در ماه به اثبات رسیده و آب در ماه کشف شده. 

دوم این که در مورد سفر انسان به ماه طی پروژه ی آپولو یازده تردید های جدی وجود داره که این یعنی شاید ما هیچ وقت به سطح ماه نرفته باشیم و دنیا رو فریب داده باشیم.

و این که باید بدونیم واسه چی دنبال بقیه ی سیارت در خارج منظومه هستیم؟ من ترجیح میدم دنبال سیاره ای بگردم که در اونجا فقط حیات وجود داشته باشه ، حالا به هر شکل یا ریختی ار حیات!فقط باشه! ، و اصلا نمیخوام به اون سیاره انسان ها مهاجرت کنند! فکر نمی کنم درست باشه …

و این که گفته می شه مغناط کره مریخ بر اثر یک طوفان تمام عیار وخرشیدی از بین رفته! پس این که گفته شد شاید آینده ای در انتظار ما نباشه می تونه به این معنی باشه که تو یکی از همین روزها ما هم گرفتار این بلا بشیم! البته نگران نباشین احتمال رخ دادنش کمتر از ۳ درصد هست ولی باید عاقل بود! چون بازهم ممکنه رخ بده! فرض کنیم که دوتا تاس پرتاب میکنیم اعدادی که شما خواهید دید احتمال رخ دادنشون ۱/۳۶ هست که احتمال کمی هست ولی رخ میده! همین دیروز من سه تاس رو باهم پرتاب کردم و هر سه تا عدد ۴ رو آوردن! احتمالش خیلی کم بود ولی رخ داد!!! پس مراقب اطرافتون باشین!!!

 

عکس سربرگ : پروژه ی جهانی ۳۰ شب صلح ستارگان! من و سایر عزیزان آسمان مهر در نقطه ی صفر مرزی ایران و افغانستان در یزدان! در حال آماده سازی برنامه برای اجرای مشترک یا انجمن نجوم کابل.

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا سوال امنیتی را پاسخ دهید. *