سه شنبه از ظهر به بعد | برگی از نوشته های حقیقی
چند مدت یش داشتم وبلاگ قدیمیم رو مرور می کردم و یادخاطرات می کردم که این نوشته واقعا طولانی از خودم حسابی توجهم رو جلب کرد! نمی دونم ی حوصله کردم این همه تایپ...
چند مدت یش داشتم وبلاگ قدیمیم رو مرور می کردم و یادخاطرات می کردم که این نوشته واقعا طولانی از خودم حسابی توجهم رو جلب کرد! نمی دونم ی حوصله کردم این همه تایپ...
ممنونم از سیاوش عزیز بابت ایده ای که بهم داد! همه ما نقص هایی داریم و قبول داریم که کامل نیستیم. اینو منم قبول دارم اینکه دوست دارم چه تغییراتی بکنم: اولی اینکه دوست...
سلام به همه دوستان عزیز بابت تاخیر دو هفته ای در ارسال پست واقعا معذرت میخام! به دلایلی واقعا سرم شلوغ شده بود و نمیتونستم به اینجا سر بزنم! عرض به حضور شما، اگه...
بیشتر از یک هفته به روز کارگاه مونده و هنوز هیچ کاری نکردم، فقط نحوه صحبت کردنم رو در جمع اخترزیستی ها متصور می شوم. نیت دارم تا با دکتر واقعی یک قرار ملاقات...
بزارین یک گزارش از فعالیت های نجومی خودم در موسسه علوم آسمان مهر براتون بگم! خب، من قبل از این که به خدمت اعزام بشم فکر تشکیل مجمع عمومی و به تبع اون روی...
امشب بعد از مدت ها به وبلاگ نازنینم سر زدم، به نوشته های حقیقی! تک تک مطالبش رو خوندم! به یاد احساسات گذشتم، به یاد اون وقتایی که اسمم میرزا بهار الدین بود! به...
داشتم به لحظه شکل گیری عالم فکر می کردم! به مهبانگ، واقعه ای که شاید اصلا اتفاق نیفتاده باشه! و به شکل گیری حیات خودمون در زمین! اینکه چه چیزهایی که بر سر ما...