من مرده بودم …
از دهنم در رفت … گفتم بیاین جرات و حقیقت بازی کنیم! و اعتراف میکنم اصلا حوصله جرات رو نداشتم، هیچوقت هم جرات رو انتخاب نکردم و نخواهم کرد. بازی کردیم و به لوس ترین و بی نمک ترین شیوه ی ممکن داشتم بازی میکردم. واقعا چرا گفتم بیاین جرات و حقیقت بازی کنیم؟ پرسید […]
کوله پشتی 94 من
دوباره سلام قبل از هر چیز باید بگم ایده ی این پست رو از بلاگ دوست خوبم محمدحسین محسنی گرفتم! بدم نیومد که یکم به سالی که گذشت فکر کنم و ببینم چیا رو به دست آوردم و چه چیزایی از دست دادم و البته اینجا به اشتراکش بزارم! بزارین از فروردین شروع کنم! خب […]