خونه عمه …
همیشه همه چی آماده بود … عمه خیلی تحویلم می گرفت! بچه تر از الان بودم! بچه های عمه هم باهام بازی می کردن! آجر بازی، ماشین بازی یا منو سوار دوچرخه هاشون میکردن و توی محلشون میچرخوندن … هرچند همیشه میخوردیم زمین! برای من بیرجند سه تا جاذبه گردشگری داشت … اولی اتوبوس های […]