یاد یاران

چند وقتی میشه که محسن روحانی نسب رو تو فضای مجازی ( اینستاگرام) پیداش کردم. دلم براش یه ذره شده. خیلی خیلی زیاد یه ذره شده! تا قبل از پیدا کردنش، آخرین خبری که ازش داشتم این بود که ازدواج کرده و بعد از یک مدت رفته لاهیجان! اونجا آبمیوه فروشی زده! لیسانس فیزیک بود! رفت آبمیوه […]

تخت گرایی

باید اعتراف کنم که تا دیروز ظهر فکر می کردم دیگه کسی نباید تو جهان مونده باشه که فکر کنه زمین تخته! تو یکی از گروه های تلگرام بحثش مطرح شد، واقعا فکر می کردم واسه خنده و شوخی دارن همچین حرفایی میزنن، اما نه واقعا جدی بود جریان! یکم تو نت در موردش خوندم! […]

هرکسی از ظن خود شد یار من

هر کسی برای خودش لیستی از بلاگ هایی رو داره که هر وقت بیکار میشه میره و ازشون سری میزنه و حتی اگه مطالبش تکراری باشه دوباره شروع میکنه به خوندنشون یا خوندن نظرات بقیه. بلاگ هایی که دیگه مشتریشون شدیم و خوب و بدش رو کنتراتی خریداریم. منم از این دسته بلاگ ها زیاد […]

لطفا وحشی نباشیم

ممنونم از بلاگ جملات زیبای گیله مرد بابت تصویری که منتشر کرده بود. و شما در بالا می بینید! ترجمش اینه  من به تنهایی ۲۲ کیلوگرم گاز دی اکسید کربن را در یکسال جذب میکنم؛ تنها و همه آن چیزی که از شما می خواهم آن است که : ” اجازه دهید  زنده بمانم “ واقعا […]

جهان های موازی

چند مدت پیش مشغول ترجمه از سایتی بودم که یک موضوع خیلی جذاب نظرم رو به خودش جلب کرد: PARALLEL UNIVERSES AND THE MANY-WORLDS THEORY اعتراف می کنم موضوع جهان های موازی جزو جذاب ترین موضوعاتی هست که تا حالا راجع بهش شنیدم. خصوصا اگه سریال فرینج رو دیده باشین، به زبانی خیلی ساده مفهوم جهان های […]

خاطرات و خطرات یک کارشناس توانبخشی – ۵

آقای قاف رئیس اداره ماست. البته قبل تر ها که رئیس نبود؛ کارشناس بود. هم اتاقی بودیم، اصلا کارمان یکی بود. من سرباز بودم و قاف کارشناس. آنموقع ها فاز آقای قاف و من و بیشتر کارمندان اداره یکی بود. یادم هست یک مرتبه حدود چهل دقیقه شاید هم بیشتر برای ورود به اداره تاخیر داشتیم! از […]

۱۹ هم قطار

خبر کشته شدنشون دو روز پیش به دستم رسید ۱۹ سرباز در سانحه رانندگی اتوبوس جان باختند … واقعا عذاب دهنده بود من تاحالا تو مراسم کسی، برای فوت کسی گریه نکردم. گریم نمیگرفته، اما همیشه دلم واسه سربازا سوخته و اینکه خودمم سربازم خب بدیهی بیشتر درکشون می کنم. درسته که پسرا وقتی از […]

چند نفر دیگر؟

عمه بزرگ پریشب پرکشید … و خیلی چیزها رو بهمون یادآوری کرد! از مرگ! الحق که در بهترین زمان از سال فوت کرد دوباره یاد موضوع خطوط زمانی زندگیمون افتادم! اینکه چقدررر میتونیم ما بی رحم باشیم اینکه شخصی رو ول کنیم و بریم به این امید که در آینده وقتی خواهد بود که دوباره […]

گفت و گو

خیلی خوب می شد اگه میفهمیدم چجوری میشه یک گفت و گوی سازنده داشت!? گفت و گویی که در اون دو طرف به خوبی بتونن منظور همدیگه رو در نهایت درک کنن. گفت و گویی که یک نفر کاملا برنده و دیگری کاملا بازنده نباشه! گفت و گویی که پی حل مساله باشه نه دنبال […]

چرا آنها نمی آیند؟

همیشه برام سوال بوده که بالفرض ما تکنولوژی عقب مونده ای داشته باشیم برای برقراری ارتباط با سایر تمدن های هوشمند، اما چرا تمدن های پیشرفته تر از ما باهامون ارتباط برقرار نمی کنن؟ دیشب یک کلیپی دیدم که جواب بسیار جالبی در این خصوص داد. جوابش به طور خلاصه میشه به این صورت بازگو […]