خاطرات و خطرات یک کارشناس توانبخشی | به بهانه بیست و پنجم تیرماه

بیست و پنجم تیرماه روز بهزیستی نام گذاری شده. نهادی که تمام مدت سربازیم اونجا مشغول به خدمت بودم … این پست هم بهانه ای شد برای یادآوری مجدد همه ی خاطرات خوب و بدش! پنج صبح بیرون زدن از شهر، خواب موندن های گاه و بیگاه! غرغر های به حق بچه های سرویس! دویست […]

خاطرات و خطرات یک کارشناس توانبخشی – 4

بهزیستی

اعتراف می کنم آدم چندان اجتماعی ای نیستم و بیشتر کارها و پروژه هام رو به صورت کاملا انفرادی انجام میدم! روابط اجتماعیم خوب نیست! اما گاه گاهی که از این کارهای گروهی انجام میدم خیلی بهم خوش میگذره! گذشته از تجربیات فراوان گروهی که در موسسه علوم آسمان مهر در زمینه نجوم داشتم و […]