ما وقع

خاطرات و خطرات یک کارشناس توانبخشی- 1

بهزیستی

دیروز در محل یکی از ساختمان های بهزیستی استان جلسه ای در رابطه با توجیه رؤسا شعب بهزیستی جهت مشاوره شغلی معلولین برگزار شد! حقیر هم به دستور سرپرست شهرستان در این جلسه شرکت داشتم و اگر نظر واقعی من را در مورد این جلسه بپرسید، تنها یک پاسخ میدهم: مزخرف
بعضی راهکار ها کاملا در ابهام بود, و بعضی نیاز به حمایت مالی و بودجه داشت! آن هم سازمانی که بیش از شش ماه است که حتی هزینه درمان مددجویانش را پرداخت نکرده! مسئول محترمی هم که مشغول توجیه کردن بودند در پاسخ به سوالات لبخندی می زدند و می فرمودند: حالا طوری بکنین که بشه!! یه کاریش بکنین دیگه! خب چه کنیم؟ دست ما از شما بسته تر است!
حتی به خودشان زحمت ندادند مشکلات را بهزیستی کشور درمیان بگذارند تا راه حلی برایشان در نظر گرفته شود! واقعا مشکوکم این عزیزانی که در حال حاظر در ستاد استان مشغول به خدمت هستند، سابقا در شرایطی که ما قرار داریم قرار گرفته اند، یا با بند پ مستقیم خودشان را به ستاد رسانده اند؟؟

 

—————————————————

تحریر شده بتاریخ دوازدهم شهریور ماه سنه یکهزار و سیصد و نود و چهار هجری خورشیدی

پ.ن: وبسایتم هر هفته یکشنبه راس بیست و سی دقیقه به روز میشه

author-avatar

درباره ابراهیم عطائی

ابراهیم عطائی، زاده ی یازدهم اردیبهشت سال 70 خورشیدی در بیرجند است. وی دوران ابتدایی خود را در شهر تربت جام سپری و درسال 81 به زادگاه خود بازگشت. از همان دوران به طور خودخوان به مطالعه در حیطه ی نجوم آماتور پرداخت. دیپلم رشته علوم ریاضی-فیزیک را در سال 87 دریافت کرد. در سال 88 با ورود به موسسه علوم آسمان مهر فعالیت های نجومی خود را بطور تخصصی تر پیش گرفت. علاقه ی وی بیشتر در حوزه اخترزیست شناسی، عکاسی آسمان شب، نجوم آماتور و آموزش آن است. وی دانش آموخته دانشگاه ملی بیرجند در رشته آمار می باشد و به کاربرد این علم در سایر علوم علاقه بسیار دارد. از جمله مسئولیت های علمی وی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: مدیر عامل موسسه علوم آسمان مهر عضو هیئت موسس کانون نجوم سپهر دانشگاه ملی بیرجند نویسنده سایت علم بازار مدیریت پروژه کشوری اطلس راهبردی نجوم مقدماتی دبیر علمی همایش های ماهانه علمی ایران مدرس نجوم مقدماتی و عکاسی نجومی عضو سابق دیپارتمان اخترزیست شناسی آیوتامی

نوشته های مشابه

4 دیدگاه در “خاطرات و خطرات یک کارشناس توانبخشی- 1

  1. Reyhaneh گفت:

    اوج احساس مسئولیتشون لابد همون لبخند بوده

    1. ابراهیم عطائی گفت:

      وقتی یاد اون جلسه میفتم ، واقعا عصبی میشم!

  2. واحدی گفت:

    وقتی یه آدم وظیفه وظیفه نشناسی که تعهد و وجدان کاری نداره و میذارن مسیول، نتیجه چیزی بهتر از نمیشه(منظورم اون فرد نیست. روی صحبتم به همه مسیولین این مدلی هست)

    1. ابراهیم عطائی گفت:

      درسته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا سوال امنیتی را پاسخ دهید. *