خاطرات و خطرات یک کارشناس توانبخشی- 2

پیرمرد سیم سمعکش خراب شده بود! آمده بود تا از اداره سیم سمعک بگیرد ولی خب به دلایلی که به علت تعدد فراوان از گفتن آنها صرف نظر میکنم ما آن سیم را نداشتیم. اما پیرمرد همچنان بر خواسته خود اصرار داشت و هیچ جا نمی رفت. از مسئول دبیرخانه تا رئیس از دستش خسته شده بودند. و پیرمرد همچنان درخواست سیم سمعک سه شاخ داشت. اسمش را پرسیدم. گفتم: پدرجان اسمتون چیه؟ با صدای لرزان و آرام و آهنگی بسیار شیرین جواب داد: گل محمد واحدی طبس. نمی دانم چرا ولی صدایش خیلی به دلم نشست! دست به کیبورد شدم و فقط برای یک سیم سمعک ناقابل به ستاد استان، معاونت توانبخشی نامه ای زدم! پیرمرد سیم سمعک سه شاخ می خواهد، دوشاخ به دردش نمی خورد! لطفا رسیدگی کنید! امیدوارم جواب نامه را بدهند و آن را به مسخره نگیرند.

 

 

—————————————————————————–

تحریر شده بتاریخ سی ام شهریور ماه سنه یکهزار و سیصد و نود و چهار هجری خورشیدی

پ.ن: وبسایتم هر هفته یکشنبه راس بیست و سی دقیقه به روز میشه

ابراهیم عطائی

ابراهیم عطائی، زاده ی یازدهم اردیبهشت سال 70 خورشیدی در بیرجند است. وی دوران ابتدایی خود را در شهر تربت جام سپری و درسال 81 به زادگاه خود بازگشت. از همان دوران به طور خودخوان به مطالعه در حیطه ی نجوم آماتور پرداخت. دیپلم رشته علوم ریاضی-فیزیک را در سال 87 دریافت کرد. در سال 88 با ورود به موسسه علوم آسمان مهر فعالیت های نجومی خود را بطور تخصصی تر پیش گرفت. علاقه ی وی بیشتر در حوزه اخترزیست شناسی، عکاسی آسمان شب، نجوم آماتور و آموزش آن است. وی دانش آموخته دانشگاه ملی بیرجند در رشته آمار می باشد و به کاربرد این علم در سایر علوم علاقه بسیار دارد. از جمله مسئولیت های علمی وی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: مدیر عامل موسسه علوم آسمان مهر عضو هیئت موسس کانون نجوم سپهر دانشگاه ملی بیرجند نویسنده سایت علم بازار مدیریت پروژه کشوری اطلس راهبردی نجوم مقدماتی دبیر علمی همایش های ماهانه علمی ایران مدرس نجوم مقدماتی و عکاسی نجومی عضو سابق دیپارتمان اخترزیست شناسی آیوتامی

مطالب مرتبط

۸ دیدگاه‌

  1. واحدی گفت:

    کاش برا کار همه اینطوری و دلسوزانه رسیدگی میشد….

  2. Reyhaneh گفت:

    چ خوب می شد اگه همه این طوری برخورد میکردن .

  3. Mohsen Elhamian گفت:

    یجوری گفتی دست به کیبورد شدم که انگار دست به شمشیر شدی و همه آدم بدا رو از دم تیغ گذروندی …! :))))

  4. sara hatami گفت:

    سلام
    كاش همه مثل شما به ديگران هر كمكي هر چند ناچيز كه از دستشون برميومد ميكردن، ممنونم از شما 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا سوال امنیتی را پاسخ دهید. *