پیدا کردن شغل هم عوالمی داره برای خودش

عجیبه

مدتها پیش ایده های خوبی برای کار داشتم ، اما الان تقریبا به هیچ رسیدم

یه جوری انگار از آغاز هرکاری می ترسم، میدونم باید برای کار برم زاهدان و اینکه اینجا تو بیرجند هستم نگرانم میکنه و اینکه هنوز کارت پایان خدمتم رو نگرفتم نگران ترم می کنه و من یه آقای همیشه نگران هستم …

بحث ادامه تحصیل و مدرک مهارت های هفتگانه هم که هست.

هفته پیش رفتم مسافر کشی، راستش اصلا حس خوبی نداره، آدم گریش میگیره، بماند که بعد از یه حساب سرانگشتی فهمیدم ضرر هم کردم، اما فعلا چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه و ادامش میدم امیدوارم بهتر بشه، فک کنم برم تهران و برگردم کمی از فشاری که روم هست کاسته بشه …

تا چه پیش آید زین پس

 

 


 

 

پ.ن: وبسایتم هر هفته یکشنبه راس بیست و سی دقیقه به روز میشه

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

لطفا سوال امنیتی را پاسخ دهید. *