یه وقتایی میرسه که خطوط زمانی انسان ها باهم تداخل پیدا میکنه!
راحت تر بگم یه وقتایی در نقطه ای از زمان مختصات مکانی اشخاص نزدیک هم میفته و دیگه تفاوت مکان معنی دار بودن خودش رو از دست میده! یه چیزی تو مایه های وصال! دقت کنین که منظور وصال عشاق نیست!
وقتی این شرایط محیا شد معمولا یه اتفاق رخ میده! فقط یه اتفاق! میتونه خوب باشه! بد باشه! هیجان انگیز باشه! خسته کننده باشه و … ولی هرچی باشه فقط و فقط یه اتفاقه! زمان آوردتش, زمان هم می بردش! بیاین درکش کنیم!
شاید این بین یکی ناراخت شه یا شاد شه یا هزار و صد حس دیگه بهش دست بده که خوب بستگی به اتفاقی که براش میفته داره!
اما بحث من رو ناراحتیه! تایم لاین ها که بهم برخورد میکنن شاید دیکه تا انتهای یکی از خطوط به هم نرسن! ساده ترش یعنی شاید کسیو که الان پیشتونه یا دارین باهاش پشت تلفن صحبت میکنین دیگه هیچوقت نبینینش تا خبر مرگش برسه! اینجورجاهاست که میگم مهربون باشین! آخه تو یه نقطه ی آبی رنگ پریده که این همه حس بد معنی نداره! من هنوز باورش نمیکنم! واسه همتون کدارین این نوشته رو میخونین، شاید سعدی گفت با بدان بد باش و با نیکان نکو! اما انسان اونه که بدی و غم رو با نیکی و شادی به طرفش جوابش بده!
توضیح عکس سربرگ : مشهور نقطه ی آبی رنگ پریده ! شخصا کاربرد نجوم در اخلاق رو در این عکس میدونم!
حيجان با ه دو چشم مي باشد ميرزا…
هيجــــــــــــان
:دی
ثوادم نم کشیده
چشم اسلاه شد!
خخخخخخخخ
عاليه مثل هميشه، ممنونم، حرف دل بود 🙂